قرآن امامت را بيان مى كند
در قرآن چند آيه هست كه مورد استدلال شيعه در باب امامت است.يكى از آن آيات آيه: «انما وليكم الله» است(اتفاقا در همه اينها روايات اهل تسنن هم وجود دارد كه مفاد شيعه را تاييدمىكند).ما آيه اى در قرآن داريم به اين صورت: «انما وليكم الله و رسولهو الذين امنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و همراكعون» (1) . «انما» يعنى منحصرا(چون اداة حصر است).معنى اصلى «ولى» سرپرست است.ولايت يعنى تسلط و سرپرستى: سرپرست شما فقط و فقط خداست و پيغمبر خدا و مؤمنينى كه نماز را بپا مىدارند و در حال ركوع زكاتمىدهند.
ما در دستورات اسلام نداريم كه انسان در حال ركوع زكات بدهد كه بگوييم اين يك قانون كلى است و شامل همه افرادمىشود.اين، اشاره است به واقعهاى كه در خارج يك بار وقوع پيدا كرده است و شيعه و سنىبه اتفاق آن را روايت كردهاند و آن اين است كه على(ع)در حال ركوع بود، سائلى پيدا شد و سؤالى كرد، حضرت اشاره كرد به انگشت خود، او آمد انگشتر را از انگشت على(ع)بيرون آورد و رفت، يعنى على(ع)صبر نكرد نمازش تمام شود و بعد به او انفاقكند، آنقدر عنايت داشت به اينكه آن فقير را زودتر جواب بگويد كه در همان حال ركوع با اشاره به او فهماند كه اينانگشتر را درآور، برو بفروش و پولش را خرج خودت كن.در اين مطلب هيچ اختلافى نيست و مورد اتفاق شيعه و سنى است كه على(ع)چنينكارى كرده است و نيز مورد اتفاق شيعه و سنى است كه اين آيه در شان على(ع)نازل شده، با توجه به اينكهانفاق كردن در حال ركوع جزء دستورات اسلام نيست(نه از واجبات اسلام است و نه از مستحبات آن)كه بگوييم ممكناست عدهاى از مردم به اين قانون عمل كرده باشند.پس «كسانى كه چنين مىكنند» اشاره و كنايه است، همان طور كه در خود قرآنگاهى مىگويد: «يقولون» مىگويند، و حال آنكه يك فرد آن سخن را گفته.در اينجا «كسانى كه چنين مىكنند» يعنىآن فردى كه چنين كرده.بنابراين، به حكم اين آيه على(ع)تعيين شده است به ولايت براى مردم.
اين، آيهاى است كه مورد استدلال شيعه است.البتهاين آيه خيلى بيش از اين بحث دارد[كه در جلسات آينده دربارهاش سخن خواهيم گفت].
آيات ديگر آياتىاست كه درباره جريان غدير است.خود قضيه غدير جزء سنت است و ما بعد بايدبحثش را بكنيم، ولى از آياتى كه در اين مورد در سوره مائده وارد شده يكى اين آيه است:«يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» (2) اينجا لحن، خيلى شديد است)اى پيامبر!آنچه راكه بر تو نازل شد، تبليغ كن و اگر تبليغ نكنى رسالت الهى را تبليغ نكردهاى.مفاد اين آيه آنچنان شديد است كه مفاد حديث«من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية» .اجمالا خود آيه نشان مىدهد كه موضوع آنچنان مهم است كه اگر پيغمبر تبليغ نكند، اصلا رسالتش را ابلاغ نكرده است.
سوره مائده به اتفاق شيعه و سنى آخرين سورهاىاست كه بر پيغمبر نازل شده و اين آيات جزء آخرين آياتى است كه بر پيغمبر نازل شده، يعنى در وقتى نازل شده كه پيغمبر(ص)تمام دستورات ديگر را در مدت سيزده سال مكه و ده سال مدينه گفته بوده واين، جزء آخرين دستورات بوده است.شيعه سؤال مىكند اين دستورى كه جزء آخرين دستورهاستو آنقدر مهم است كه اگر پيغمبر آن را ابلاغ نكند همه گذشتهها كانلم يكن است، چيست؟يعنى شما نمىتوانيد موضوعى نشان بدهيد كه مربوط باشدبه سالهاى آخر عمر پيغمبر و اهميتش در آن درجه باشد كه اگر ابلاغ نشود هيچ چيز ابلاغ نشده است.ولى ما مى گوييم آن موضوع،مساله امامت است كه اگر نباشد، همه چيز كان لم يكن است، يعنى شيرازه اسلام از هم مىپاشد.بعلاوه، شيعه از كلماتو روايات خود اهل تسنن دليل مىآورد كه اين آيه در غدير خم نازل شده است.
در همان سوره مائده، آيه «اليوماكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلامدينا» (3) امروز دين را به حد كمال رساندم و نعمت را به حد آخر تمام كردم،امروز است كه ديگر اسلام را براى شما به عنوان يك دين پسنديدم)نشان مى دهد كه در آن روز جريانى رخ داده كه آنقدربا اهميت است كه آن را مكمل دين و متمم نعمت خدا بر بشر شمرده است و با بودن آن، اسلام اسلام است و خدا اين اسلام را همانمىبيند كه مىخواسته و با نبودن آن، اسلام اسلام نيست.شيعه به لحن اين آيه - كه تا اين درجه براى اين موضوع اهميتقائل است - استدلال مىكند و مىگويد آن موضوعى كه بتواند نامش مكمل دين و متمم نعمت و آن چيزى باشد كه با نبودنشاسلام اسلام نيست، چه بوده است؟مىگويد ما مىتوانيم موضوعى را نشان بدهيم كه در آن درجه از اهميت باشد ولى شما نمى توانيد.بعلاوه، رواياتى هست كه تاييد مىكند اين آيه هم در همين موضوع وارد شده است.اينها، سه آيهاىبود كه من به طور عصاره از استدلالهاى شيعه برايتان عرض كردم.
منبع اصلی:
استاد شهيد مرتضى مطهرى مجموعه آثار جلد 4 صفحه 852
نظرات شما عزیزان:

اين شعر حافظ را در وبلاگ به كار ببر
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
برچسبها: امام زمان, امام عصر, حضرت مهدی, صاحب الزمان, انتظار, فرج, ظهور, غیبت, گشایش, گل نرگس, قنبر غلام علی, ضرورت طرح مباحث مهدوی, نیاز به امام , ادله عقلی, احساس نیاز,